افسردگی مداوم که به آن افسردگی خویی نیز گفته میشود یکی از انواع افسردگی می باشد، یکی از اختلالات روانی است که بی سروصدا در ذهن و جان فرد ریشه می دواند. فرد ممکن است به زندگی ادامه دهد، لبخند بزند، کار کند، اما در عمق وجودش سنگینی ناامیدی، بی حوصلگی و خستگی عاطفی را احساس کند.
افرادی که با اختلال افسردگی مداوم دست وپنجه نرم می کنند، اغلب از سوی اطرافیانشان درک نمی شوند. این اختلال به مراقبت، درک، و درمان صحیح نیاز دارد. در این مقاله، به بررسی دقیق افسردگی خویی، علائم آن، و روشهای درمانی موجود می پردازیم تا آگاهی بیشتری نسبت به این اختلال ایجاد کنیم و راههایی برای مدیریت آن بیابیم.
آنچه در این مطلب خواهید خواند
افسردگی خویی یا همان افسردگی مداوم چیست؟
اختلال افسردگی مداوم (Persistent Depressive Disorder) به اختصار PDD ، که به آن افسرده خویی یا دیستایمیا نیز گفته می شود، نوعی اختلال خلقی است که با حالت افسردگی خفیف اما پایدار و طولانی مدت مشخص می شود. این وضعیت می تواند بر تفکر، احساس و رفتار فرد تأثیر بگذارد و منجر به مشکلات قابل توجهی در زندگی روزمره شود. یک اختلال خلقی مزمن است که با بروز علائم در بیشتر روزها و برای حداقل دو سال در بزرگسالان و یک سال در کودکان و نوجوانان مشخص می شود.
بر خلاف افسردگی اساسی شدت این اختلال معمولاً خفیف تا متوسط است، اما به دلیل طولانی بودن دوره آن، میتواند تأثیرات قابل توجهی بر کیفیت زندگی فرد داشته باشد. این اختلال اغلب مانند احساسی مبهم از ناراحتی دائمی، نارضایتی از زندگی و عدم لذت از فعالیتها توصیف می شود. این احساسات ممکن است آن قدر طولانی شوند که فرد آن را به عنوان بخشی از شخصیت خود بپذیرد، در نتیجه، بسیاری از مبتلایان به دنبال درمان نمی روند زیرا تصور میکنند که این وضعیت طبیعی است و بخشی از زندگیشان محسوب میشود. پیشنهاد میکنیم مقاله تفاوت افسردگی حاد و مزمن را نیز مطالعه نمائید.
علائم افسردگی خویی (مداوم)
افسردگی خویی یک حالت گذرا یا موقتی نیست، بلکه حداقل دو سال ادامه دارد. این مدت طولانی باعث میشود فرد حتی فراموش کند که زمانی احساس بهتری داشته است.
لذا به منظور تشخیص به موقع این اختلال در ادامه با علائم افسردگی مداوم اشنا می شویم:
خلق افسرده مداوم
فرد بیشتر روزها احساس غم، اندوه و ناامیدی دارد. این احساس آن قدر طولانی مدت است که فرد ممکن است آن را به عنوان بخشی از شخصیت خود بپذیرد.
کاهش علاقه و لذت
فرد دیگر از فعالیتهایی که قبلاً لذت میبرد، احساس شادی و هیجان نمی کند. حتی رویدادهای مثبت هم تأثیر چشمگیری بر روحیه او ندارند.
خستگی و کاهش انرژی
احساس بی حالی داشته و انرژی کافی برای انجام کارهای روزمره ندارد.
مشکلات خواب (بیخوابی یا پرخوابی)
برخی افراد دچار بی خوابی مداوم هستند و خواب راحتی ندارند. برخی دیگر بیش از حد می خوابند اما همچنان احساس خستگی میکنند.
کاهش یا افزایش اشتها
فرد ممکن است به دلیل بیحوصلگی و بی میلی به غذا، دچار کاهش وزن شود. در برخی موارد، پرخوری به عنوان راهی برای مقابله با احساسات منفی رخ میدهد و منجر به افزایش وزن می شود.
احساس بیارزشی و ناامیدی
فرد دائماً احساس می کند که زندگیاش بی معنا است. احساس شکست، بیارزشی و سرزنش به طور مداوم او را درگیر می کند.
گوشهگیری و کاهش تعاملات اجتماعی
افراد مبتلا ممکن است رغبتی به برقراری روابط اجتماعی نداشته باشند. حتی اگر با دیگران وقت بگذرانند، احساس میکنند که از آن لذت نمیبرند.
افکار منفی و بدبینانه
فرد ممکن است آینده را تیره و نا امیدکننده ببیند. بدبینی نسبت به خود، دیگران و زندگی به طور مداوم وجود دارد.
عدم توانایی در تجربه شادی عمیق آنهِدونیا (Anhedonia)
حتی لحظات خوشایند و اتفاقات مثبت هم تأثیر زیادی بر احساسات فرد نمی گذارند. فرد احساس می کند که دیگر نمیتواند شادی واقعی را تجربه کند.
درمان افسردگی خویی یا همان مداوم
درمان افسردگی مداوم نیازمند یک رویکرد جامع است که شامل دارو، روان درمانی، و تغییرات سبک زندگی میشود. این اختلال به درمانهای مداوم و طولانی مدت نیاز دارد. به همین دلیل، همکاری نزدیک با متخصصان روانپزشکی و روانشناسی برای برنامه ریزی درمانی فردی و پیگیری مداوم الزامی است.
دارودرمانی
در درمان افسردگی مزمن، داروهای مناسب به طور مداوم تجویز می شوند تا علائم را کاهش دهند و از بازگشت آنها جلوگیری کنند. از جمله داروهای موثر در درمان این نوع افسردگی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs)
این داروها به دلیل عوارض جانبی کمتر و اثرگذاری مثبت در درمان افسردگی مزمن به طور گستردهای استفاده می شوند. داروهای SSRIs میتوانند سطح سروتونین در مغز را افزایش دهند و بدین ترتیب سبب کاهش علائم می شوند.
- مهارکنندههای بازجذب سروتونین-نوراپینفرین (SNRIs)
داروهای SNRIs به افزایش سطح سروتونین و نوراپی نفرین کمک می کنند که برای افرادی که به SSRIs پاسخ نمیدهند مؤثر است.
- آنتیدپرسانتهای سهحلقهای (TCAs)
در صورتی که بیمار به SSRIs و SNRIs پاسخ ندهد، داروهای TCAs میتوانند گزینه ای مؤثر باشند. این داروها معمولاً عوارض جانبی بیشتری دارند، اما در برخی از بیماران می توانند کمککننده باشند.
- آنتاگونیستهای گیرندههای سروتونینیSARI
داروهایی SARI که به طور خاص برای افسردگی مزمن به کار می روند، میتوانند بهبود خواب و خلقوخو را تسهیل کنند.
روان درمانی
- درمان شناختی-رفتاری (CBT)
درمان شناختی-رفتاری یکی از مؤثرترین روشهای روان درمانی برای افسردگی خویی است. این درمان به بیمار کمک می کند تا افکار منفی و تحریف شده را شناسایی و اصلاح کرده و راههای جدیدی برای مقابله با مشکلات و استرسهای زندگی پیدا کند.
- درمان بین فردی (IPT)
این درمان بر مشکلات بین فردی و روابط اجتماعی بیمار تمرکز دارد. بسیاری از بیماران مبتلا به افسردگی مداوم ممکن است روابط شخصی ضعیفی داشته باشند که به تشدید علائم منجر می شود. درمان بین فردی میتواند به این افراد کمک کند تا روابط خود را بهبود بخشند و به مقابله با تنشهای اجتماعی و خانوادگی بپردازند.
- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)
در این رویکرد، بیمار در جلسات مشاوره افسردگی آموزش می بیند که افکار منفی و تجربه های ناخوشایند را بپذیرد و از آن ها بهعنوان بخشی از زندگی استفاده کند.
تغییرات سبک زندگی
که به دو صورت زیر می تواند باشد :
- ورزش و فعالیت بدنی
ورزش منظم بهویژه فعالیتهای هوازی مانند پیادهروی، دویدن و شنا میتواند به افزایش سطح اندورفین و بهبود خلقوخو کمک کند.
- تغذیه مناسب
رژیم غذایی غنی از مواد مغذی، به ویژه غذاهایی که دارای امگا ۳، ویتامینهای گروه B و پروتئینهای باکیفیت هستند، می تواند در بهبود وضعیت مؤثر باشد.
نتیجهگیری و کلام پایانی
افسردگی خویی یک اختلال خلقی مزمن است که می تواند تأثیرات قابل توجهی بر کیفیت زندگی فرد داشته باشد. تشخیص زودهنگام و درمان مناسب میتواند به بهبود علائم و افزایش کیفیت زندگی کمک کند. اگر شما یا یکی از نزدیکانتان علائم افسردگی خویی یا همان به اصطلاح افسردگی مداوم را تجربه می کنید، توصیه میشود با یک متخصص سلامت روان مشورت کنید.